نامه سرگشاده – بخش پنج: روانکاوی قبل از هرچیز یک روش تحقیق است

ریاست محترم قوه قضائیه

با سلام و ادب

دیروز در خبرها شنیدم که شما به بازدید از موزه ملی رفته بودید و با وزیر محترم میراث فرهنگی هم یک نشست مشترک داشته‌اید. خبری از این مسرت بخش‌تر برای عاشقان میراث فرهنگی نیست. تا جایی که من به یاد دارم شما اولین رئیس قوه‌ای هستید که چنین همتی را به خرج می‌دهید. احتمالا خودتان به خوبی می‌دانید که وضعیت میراث فرهنگی و همچنین وضعیت گردشگری در ایران بدتر از صفت اسفبار است، اما مطمئنم که حتی شما هم نمی‌دانید این دو مقوله در استان مازندران تا چه حد فجیع و هولناک هستند.
حدود صد سال پیش، زمانی که کلمه روانکاوی سرانجام وارد لغت‌نامه (دایره‌المعارف) شد، مسئولان امر از فروید خواستند که خودش مطلب مربوط به این سر‌فصل را بنویسد، او در آن متن قبل از هر چیز روانکاوی را یک روش تحقیق معرفی کرد. (قبل از اینکه یک روش درمان باشد!) این روش تحقیق را می‌توان در مورد همه شاخه‌های علوم انسانی به کار برد. به کار‌ بستن این روش تحقیق بر روی میراث فرهنگی ایران توسط تنها فردی در ایران که به این روش تحقیق دسترسی دارد (تنها روانکاو ایران به عبارتی) نتایج شگفت‌انگیزی به بار می آوَرَد. اینکه پژوهشگران انجمن فرویدی هم اکنون در زندان هستند به دلیل همین نتایج شگفت‌انگیز است. آن باندی که متشکل از افراد فاسدی از ناجا و آگاهی و پاوا و دادستانی هستند خوب می‌دانستند که آن گروه تحقیقاتی چیزهایی را می‌دانند که نباید بدانند. و اینکه دانش آن پژوهشگران سرانجام بیزینس کثیف آنها را تعطیل خواهد کرد.

در یکی از سفرهای قبلی به آن منطقه، پژوهشگران انجمن فرویدی در روز مشخصی به روستای آق‌مشهد (در فاصله ۶ کیلومتری روستای امره) رفته بودند. در آن روز یک جشن بسیار کهن به نام «مِرِده پِلا» (پلوی مردگان – جشن مردگان) در آن روستا در جریان بود. در آن روز حتی مهاجران آن روستا هم به آنجا برگشته بودند تا در این جشن شرکت کنند. آنها اطلاعات ذی قیمتی در مورد روستای خود داشتند که درستی و یگانگی روش تحقیق فرویدی را اثبات می‌کرد. پژوهشگران ما آن روز متوجه شدند که یکی از گسترده‌ترین فعالیت‌های دفینه‌یابی و قاچاق عتیقه در آن محدوده ۳۰ کیلومتر مربعی انجام می‌گیرد. روستائیان مدعی بودند که این فعالیت‌ها با همکاری افراد فاسدی در آگاهی و اطلاعات استان انجام می‌گیرد. (بدیهی است اینجانب قادر به رد یا اثبات این مدعا نیستم). هر یک از روستائیان کسانی را می‌شناختند که در مدت بسیار کوتاهی به ثروت‌های افسانه‌ای رسیده بودند. اینگونه است که وضعیت فجیع میراث فرهنگی در ساری و توابع آن قابل توضیح می‌گردد.

با احترام و تشکر

دکتر میترا کدیور

۰۲/۷/۶- ساعت ۱۷

پیمایش به بالا